بیمارستان
بدترین روز زندگیم روزی بودش که رفتی بیمارستان بخاطر یه تب . چند روز بود که تب کرده بودی بردمت پیش دکترت گفت که چیزی نیست احتمالا رودهات قاطی پاتی کردن و یه عفونت ساده است وبرات دارو نوشت و خوردی و چندروز که گذشت دوباره تب کردی این دفعه بخاطر اینکه دکترت نبود بردمت بیمارستان علی اصغر اونجا بعد از کلی و ازمایش ادرار و خون گفتن که عفونت ادرار داری خلاصه ٢ روز اونجا بستری بودی که ازت اسکن و سونو کردن گفت نه یکی از کلیه هات متورمه و باید یه اسکن دیگه انجام بدی و اونجا کلی سرم و انتی بیوتیک خوردی. البته این رو هم باید بگم که اونجا بس که محیط بیمارستان شلوغ بودش من تورو دزدیدم با کتی اوردیم خونه و کتی برات تو خونه سرم و انتی بیوتیکتو می...
نویسنده :
مامان
15:50